X = انحراف از تسهیلات پیشبینی شده (ویژگی مخارج)
S = سهم تسهیلات (ویژگی مخارج)
لازم به ذکر است که نوع بانک عامل و نوع دستگاه اجرایی جزء سایر ویژگیها دستهبندی میشوند.
با توجه به آنکه ویژگیهای عنوان شده به صورت کمی و کیفی در دسترس هستند؛ بنابراین در این پژوهش برای بررسی تأثیر این متغیرهای کیفی و کمی بر روی متغیر وابسته از مدلهای آنالیز کوواریانس[۳۱] برای تخمین مدل استفاده میشود.
با توجه به اینکه متغیرهای کیفی عموماً دلالت بر وجود یا عدم وجود کیفیت یا صفتی دارند، لذا یک روش برای کمی کردن این صفات، در نظر گرفتن متغیرهایی ساختگی با قبول دو مقدار صفر و یک میباشد که صفر بیانگر عدم وجود آن صفت و یک حاکی از وجود آن میباشد.
اگر یک مدل رگرسیونی تنها بر حسب متغیرهای توضیحی موهومی یا کیفی بیان شده باشد، آن مدل را از نوع آنالیز واریانس[۳۲] مینامند. علیرغم کاربرد فراوان مدلهای ANOVA در زمینههایی مثل جامعهشناسی، روانشناسی، آموزش و تحقیقات وغیره، استفاده از آنها در اقتصاد چندان معمول نیست. به این معنا که در بیشتر تحقیقات اقتصادی، معمولاً یک مدل رگرسیونی شامل چندین متغیر توضیحی میباشد که تعدادی از آنها کمی و بقیه کیفی میباشند. اینگونه مدلهای رگرسیونی که شامل دو نوع متغیرهای کمی و کیفی میباشند را مدلهای ACOVA مینامند که این مطالعه به این نوع مدل اختصاص دارد.
مدلهای این مطالعه مربوط به دوره زمانی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ برای بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده استان کرمان میباشد که متغیرهای کیفی شامل بخشهای فعالیت بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده (کشاورزی، خدمات و صنعتی)، نوع طرح بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده (خوداشتغالی، جدید، نیمهتمام، سرمایهدرگردش و توسعهای)، شهرستانهای استان کرمان (بافت، بردسیر، بم، جیرفت، راور، رفسنجان، رودبار، زرند، سیرجان، شهربابک، عنبرآباد، قلعهگنج، کرمان، کهنوج، کوهبنان و منوجان)، بانکهای عامل (ملی، ملت، رفاه، سپه، کشاورزی، صنعت و معدن، تجارت، مسکن و صادرات) که تسهیلات به بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده ارائه دادهاند، نوع مجری بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده (زن و مرد (مجری حقیقی)، تعاونی و شرکت (مجری حقوقی)) و دستگاه اجرایی (سازمان بازرگانی، سازمان صنعت، معدن و تجارت، سازمان جهادکشاورزی و اداره تعاون، کار و امور اجتماعی) و متغیرهای کمی شامل متغیر انحراف از تسهیلات پیشبینی شده، سهم تسهیلات پرداختی به بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده و متغیرهای کیفی در متغیر انحراف از تسهیلات میباشند. گروه پایه که برای این مدل در نظر گرفته شده است شامل نوع فعالیت از نوع خدماتی، نوع طرح خوداشتغالی که نوع مجری آن شرکتها میباشند و اداره تعاون، کار و امور اجتماعی نقش نظارتی بر روی این طرحها را داشته و به این طرحها در شهرستان زرند تسهیلات پرداخت شده و بانک سپه ارائه دهنده این تسهیلات بوده است، میباشد. ضرایب عرض از مبدأ تفاضلی که بیانگر میزان اختلاف عرض از مبدأهای گروههای دیگر از عرض از مبدأ گروه پایه است شامل همان ضرایب متغیرهای کیفی به غیر از گروه پایه است. با برازش مدلهای از نوع آنالیز کوواریانس به راحتی میتوان دریافت که آیا عرض از مبدأهای تفاضلی به طور انفرادی و آماری معنادار هستند یا نه. یعنی آیا از نظر آماری متفاوت از عرض از مبدأ گروه پایه میباشند یا نه. بنابراین بهعنوان مثال، اگر مدل به صورت زیر باشد:
Yt = ۱α + ۲αDa2 + ۳αDa3 + β۱Da2Xt + β۲Da3Xt + Ut مدل شماره ۳-۲
که در آن:
Yt = انحراف از اشتغال پیشبینی شده
۲Da = فعالیت بخش صنعت
۰ = در غیر این صورت
Da3 = فعالیت بخش کشاورزی
۰ = در غیر این صورت
Xt = انحراف از تسهیلات پیشبینی شده
اگر ۱=۲Da را برای سطح فعالیت صنعتی و ۱=۳Da را برای سطح فعالیت کشاورزی در نظر بگیریم، آنگاه گروه پایه، سطح فعالیت خدماتی خواهد بود و به تبع آن نیز تمام مقایسهها باید در رابطه با این معیار صورت پذیرد.
به این ترتیب تخمین OLS، این پژوهش را قادر به آزمونهای گوناگون راجع به مدلهای رگرسیونی موجود میسازد؛ بهطوری که اگر ۲α از نظر آماری معنادار باشد، آنگاه میتوان قضاوت نمود که سطح فعالیت صنعتی در انحراف از اشتغال پیشبینیشده مؤثر است و اگر ۲α و ۳α معنادار باشند، این نتیجه بهدست میآید که نهتنها فعالیت صنعتی؛ بلکه فعالیت کشاورزی نیز از مشخصکنندههای مهم در تعیین انحراف از اشتغال پیشبینیشده میباشد.
مدل این پژوهش بر این فرض استوار است که میزان انحراف از اشتغال پیشبینی شده دارای ضرایب زاویه و عرض از مبدأهای متفاوت میباشد. به عبارت دیگر فرض بر این است که بهطور مثال برای تفاوت در عرض از مبدأ، سطح انحراف از اشتغال پیشبینی شده فعالیت صنعتی به میزان ۲α متفاوت از سطح انحراف از اشتغال پیشبینی شده فعالیتهای خدماتی وکشاورزی است و همچنین بهطور مثال برای تفاوت در ضرایب زاویه سطح انحراف از اشتغال پیشبینی شده فعالیت صنعتی به میزان ۱β متفاوت از سطح انحراف از اشتغال دیگر سطح فعالیتها است.
بهمنظور آگاهی از این امر که تغییرات در متغیرهای کمی و کیفی موجود در این مطالعه بر روی متغیر انحراف از اشتغال پیشبینی شده، از نظر آماری معنادار هستند یا نه، مدل شماره ۳-۳ بهکار رفته است.
مدل شماره ۳-۳
که در آن:
Da2 = چنانچه فعالیت طرحها در بخش صنعت باشد و صفر در غیر این صورت
Da3 = چنانچه فعالیت طرحها در بخش کشاورزی باشد و صفر در غیر این صورت
Db2 = چنانچه بانک رفاه ارائهدهنده تسهیلات به طرحها باشد و صفر در غیر این صورت
Db3 = چنانچه بانک تجارت ارائهدهنده تسهیلات به طرحها باشد و صفر در غیر این صورت
Db4 = چنانچه بانک صادرات ارائهدهنده تسهیلات به طرحها باشد و صفر در غیر این صورت
Db5 = چنانچه بانک صنعت و معدن ارائهدهنده تسهیلات به طرحها باشد و صفر در غیر این صورت
Db6 = چنانچه بانک کشاورزی ارائهدهنده تسهیلات به طرحها باشد و صفر در غیر این صورت
Db7 = چنانچه بانک مسکن ارائهدهنده تسهیلات به طرحها باشد و صفر در غیر این صورت
Db8 = چنانچه بانک ملت ارائهدهنده تسهیلات به طرحها باشد و صفر در غیر این صورت
Db9 = چنانچه بانک ملی ارائهدهنده تسهیلات به طرحها باشد و صفر در غیر این صورت
Dc2 = چنانچه طرحهای دریافتکننده تسهیلات در شهرستان بافت باشند و صفر در غیر این صورت
Dc3 = چنانچه طرحهای دریافتکننده تسهیلات در شهرستان بردسیر باشند و صفر در غیر این صورت
Dc4 = چنانچه طرحهای دریافتکننده تسهیلات در شهرستان بم باشند و صفر در غیر این صورت
Dc5 = چنانچه طرحهای دریافتکننده تسهیلات در شهرستان جیرفت باشند و صفر در غیر این صورت
Dc6 = چنانچه طرحهای دریافتکننده تسهیلات در شهرستان راور باشند و صفر در غیر این صورت
Dc7 = چنانچه طرحهای دریافتکننده تسهیلات در شهرستان رفسنجان باشند و صفر در غیر این صورت
Dc8 = چنانچه طرحهای دریافتکننده تسهیلات در شهرستان رودبار باشند و صفر در غیر این صورت
Dc9 = چنانچه طرحهای دریافتکننده تسهیلات در شهرستان سیرجان باشند و صفر در غیر این صورت
Dc10 = چنانچه طرحهای دریافتکننده تسهیلات در شهرستان شهربابک باشند و صفر در غیر این صورت
منبع فایل کامل این پایان نامه این سایت pipaf.ir است |