که در آن Y ستاده واحد تولیدی، Xj، بردار j نهاده (j: 1- نیروی کار، ۲- سرمایه ثابت، و ۳- سرمایه مالی) که برای i مقطع و طی دوره t قابل بیان است. همچنین، V جزء اخلال تصادفی و U اثرات عدم کارایی فنی می باشد (دانش جعفری و شفیعی، ۱۳۹۰).
۲-۱-۵-ضرورت و اهمیت ارزیابی کارایی
بهبود مستمر عملکرد سازمانها، نیروی عظیم همافزایی[۲۱]ایجاد میکند که این نیروها میتواند پشتیبان برنامه رشد و توسعه و ایجاد فرصتهای تعالی سازمانی شود. دولتها و سازمانها و مؤسسات تلاش جلو برندهای را در این مورد اعمال میکنند. بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالشهای پیش روی سازمان و کسب بازخور و اطلاع از میزان اجرا سیاستهای تدوین شده و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد. تمامی موارد مذکور بدون اندازهگیری و ارزیابی امکانپذیر نیست. لرد کلوین فیزیکدان انگلیسی در مورد ضرورت اندازهگیری میگوید: «هرگاه توانستیم آنچه درباره آن صحبت میکنیم اندازه گرفته و در قالب اعداد و ارقام بیان نماییم میتوانیم ادعا کنیم درباره موضوع مورد بحث چیزهایی میدانیم. در غیر این صورت آگاهی و دانش ما ناقص بوده و هرگز به مرحله بلوغ نخواهد رسید» .
مدیریت نیز مبین مطالب مذکور است. هرچه را که نتوانیم اندازهگیری کنیم نمیتوانیم کنترل کنیم و هرچه را که نتوانیم کنترل کنیم مدیریت آن امکانپذیر نخواهد بود. موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیلهای سازمانی، عملکرد است و بهبود آن مستلزم اندازهگیری است و از این رو سازمانی بدون سیستم ارزیابی عملکرد قابل تصور نمیباشد (رحیمی، ۱۳۸۵).
در استرالیا بازاربیمه خصوصی سلامت به شدت توسط دولت تنظیم میشود. مانند بسیاری از کشورهای دیگر (بهعنوان مثال، مانند انگلستان، ایرلند و اسپانیا) استرالیا دارای سیستم جهانی تامین مالی بهداشت و درمان با بخش خصوصی میباشد (Stavrunova & Yerokhin, 2014). همچنین صاحبنظران و محققین معتقدند که ارزیابی عملکرد، موضوعی اصلی در تمامی تجزیه و تحلیلهای سازمانی است و تصور سازمانی که شامل ارزیابی و اندازهگیری عملکرد نباشد، مشکل است. ارزیابی و اندازهگیری عملکرد موجب هوشمندی سیستم و برانگیختن افراد در جهت رفتار مطلوب میشود و بخش اصلی تدوین و اجرای سیاست سازمانی است. و بازخورد لازم را در موارد زیر ارائه میکند:
با پیگیری میزان پیشرفت در جهت اهداف تعیین شده مشخص میشود که آیا سیاستهای تدوین شده به صورت موفقیتآمیزی به اجرا در آمدهاند یا خیر.
با اندازهگیری نتایج مورد انتظار سازمانی و همچنین ارزیابی و اندازهگیری و رضایت کارکنان و مشتریها مشخص میشود آیا سیاستها به طور صحیح تدوین شدهاند یا خیر.
ارزیابی و اندازهگیری عملکرد امکان شناسایی زمینههایی که مدیریت باید توجه بیشتری به آنها بنماید را میسر میسازد و به شناسایی فرصتها و محدودیت ها کمک میکند.
ارزیابی عملکرد باعث ایجاد اطلاعات برای مدیران در تصمیمگیریهای مدیریتی خواهد بود. چرا که بخش زیادی از اطلاعات لازم برای تصمیمگیری های مدیریتی از طریق اندازهگیری و ارزیابی سیستم عملکرد و ارزیابی سیستم عملکرد فراهم میآید.
هر تلاشی که به منظور دستیابی به موفقیت صورت میگیرد باید دارای چارچوبی باشد و بهبود عملکرد سازمانی باید بر آگهی فرآیندی باشد که «چرخه عملکرد» نامیده میشود. هر برنامه بهبود عملکرد سازمانی باید از اندازهگیری عملکرد و بعدارزیابی عملکرد شروع نماید.
بخش دوم
۲-۲-۱-تحلیل پوششی دادهها [۲۲]DEA
اندازهگیری کارایی به خاطر اهمیت آن در ارزیابی عملکرد یک شرکت یا سازمان همواره مورد توجه محققان بوده است. در سال ۱۹۵۷ فارل با استفاده از روشی مانند اندازه گیری کارایی در مباحث مهندسی اقدام به اندازه گیری کارایی برای یک واحد تولیدی کرد. موردی که فارل برای اندازه گیری کارایی مدنظر قرار داد شامل یک ورودی و یک خروجی بود. فارل از مدل خود برای تخمین کارایی بخش کشاورزی آمریکا در مقایسه با سایر کشورها استفاده کرد. با وجود این، او در ارائه روشی که در برگیرنده ورودی ها و خروجی های متعدد باشد موفق نبود.چارنز، کوپر و رودز دیدگاه فارل را توسعه داده و مدلی را ارائه کردند که توانایی اندازه گیری کارایی با چندین ورودی و چندین خروجی را داشت. این مدل تحلیل پوششی دادهها نامیده شد و اولین بار در سال ۱۹۷۶ در رساله دکتری رودز و به راهنمایی کوپر با عنوان «ارزیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس ملی آمریکا» در دانشگاه کارنکی مورد استفاده قرار گرفت و در سال ۱۹۷۸ در مقاله ای با عنوان «اندازهگیری کارایی واحدهای تصمیم گیرنده» ارائه شد (مهرگان، ۱۳۹۱: ۵۷).
یکی از روشهای پرکاربرد در سنجش کارایی فنی سازمانها، تحلیل پوششی (فراگیر) دادهها است. تحلیل پوششی دادهها یک تکنیک ناپارامتریک کلاسیک و مبتنی بر برنامهریزی ریاضی میباشد که برای مقایسه ارزیابی کارایی مجموعه ای از واحدهای تصمیمگیری مشابه به کار میرود و مزیت قابل توجه آن، عدم نیاز آن به تعیین مشخصات پارامتریک (همچون تابع تولید) برای بدست آوردن امتیازات کارایی است
تحلیل پوششی دادهها[۲۳]، روشی مبتنی بر برنامهریزی خطی است که بر اساس آن میتوان به اندازهگیری کارایی[۲۴] واحدهای همگن، بدون نیاز به مشخص نمودن تابع تولید نمود. به عبارت دیگر در این روش، منحنی مرزی کارا، از یک سری نقاط که به وسیله برنامهریزی خطی تعیین میگردند، برای ارزیابی کارایی نسبی واحدهای تصمیمگیری[۲۵] که وظایف یکسانی را انجام میدهند (مانند ادارات دولتی یک وزارتخانه، مدارس، بیمارستانها، فروشگاههای زنجیرهای، شعب بانکها، بیمهها و کلیه مواردی که در آنها واحدهای تصمیمگیری همگنی وجود دارند)، به کار میرود (مومنی، ۱۳۸۹). برنامهریزی خطی مورد استفاده در این روش، بعد از یک سری بهینهسازی، مشخص میکند که آیا واحد تصمیمگیرنده مورد نظر، روی خط کارایی قرار گرفته است و یا خارج از آن قرار دارد. بدین وسیله واحدهای کارآ و ناکارآ از یکدیگر تفکیک میشوند؛ اما درنظر داشته باشید که کارایی به دست آمده نسبی بوده و مطلق نمیباشد. برای مثال، چنانچه کارایی واحدی به میزان ۱۰۰% محاسبه گردد، تنها به این معناست که این واحد در مقایسه با سایر واحدها، از کارایی نسبی برخوردار بوده و به هیچ وجه بیانگر کارایی مطلق آن در استفاده از دادههای خود برای تولید ستاده، نمیباشد (Forster, 2005).
تکنیک تحلیل پوششی دادهها، تکنیکی است که به کمک آن میتوان واحدهایی که کارهای مشابه انجام میدهند و منابع (ورودی) و مصارف (خروجی) مشابهی دارند را از لحاظ کارایی مقایسه کرده و ضریب کارایی هر واحد را به صورت کمی به دست آورد. خصیصهها و قابلیتهای ویژه و منحصر بهفرد روش تحلیل پوششی دادهها در چند سال اخیر منجر به توسعه سریع این تکنیک در حوزهها و سازمانهای مختلف گردیده است (کیانی مقدم و همکاران، ۱۳۹۲). این تکنیک از سال ۱۹۷۸ با پایان نامه دکترای «ادوارد رودز» باعنوان ارزیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس ملی آمریکا در سال ۱۹۷۶ در دانشگاه کارنگی مورد استفاده قرار گرفت. این روش برای ارزیابی کارایی نسبی واحدهای تصمیمگیری که وظایف یکسانی انجام میدهند، به کار میرود. زمانی که به علت فعالیتها عوامل محیطی متفاوت، داده و ستادههای متعددی وجود داشته باشد، دیگر مقیاس معمول کارایی یعنی ستاده تقسیم بر داده مناسب نیست. این تکنیک یک روش مبتنی بر تجربه می باشد که نیازی به مفروضات و محدودیتهای سنتی سنجش کارایی ندارد. از زمان معرفی، این روش به طور گسترده در تمام سازمانها اعم از انتفاعی و غیرانتفاعی و… استفاده شده است. اگر یک واحد تصمیمگیری تنها دارای یک نهاده و یک ستاده باشد، کارایی این واحدها از طریق تقسیم ستاده به نهاده به دست می آید. در حالتی هم که نهاده و ستادههای چندگانه وجود داشته باشد، در صورت وجود قیمت (ارزش) هر یک از نهادها و ستادهها میتوان از طریق تقسیم مجموع وزنی ستادهها به مجموع وزنی نهادهها، کارایی را مشخص کرد. چارنز و کوپر و رودز در ساخت مدل تحلیل پوششی دادهها به یک رابطه تجربی در ارتباط با تعداد واحدهای با تعداد واحدهای مورد ارزیابی و تعداد ورودیها و خروجیها به صورت زیر رسیده اند:
(تعداد خروجیها + تعداد ورودیها)۳ ≥ تعداد واحدهای مورد ارزیابی
عدم به کارگیری رابطه فوق در عمل موجب میشود که تعداد زیادی از واحدها روی مرز کارا قرار گرفته و به عبارت دیگر دارای امتیاز کارایی یک گردند، بنابراین قدرت تفکیک مدل به این ترتیب کاهش مییابد (بیات ترک، ۱۳۹۱). به تعبیر دیگر تحلیل پوششی دادهها به عنوان یک ابزار مانا و استوار که در ارزیابی عملکرد سازمانهایی مانند شرکتهای تجاری، بیمارستان ها، آژانسهای دولتی، مؤسسات آموزشی و… به کار می رود شناخته میشود که معیار واحدی از کارایی برای هر واحد نسبت به همتایان فراهم میکند (El-Mashaleh et al, 2010).
۲-۲-۲-مزایا و معایب تحلیل پوششی دادهها DEA
پس از مقایسه تکنیک تحلیل پوششی دادهها با سایر تکنیکهای سنجش کارایی، میتوان عمدهترین مزایا و معایب آن را به صورت زیر خلاصه نمود. از موارد زیر به عنوان مزایای DEA نام برده میشود.
عدم نیاز به تخمین تابع تولید
توانایی بکارگیری در سیستمهایی با یک یا بیش از یک ورودی/خروجی
تمرکز بر خود مشاهدات به جای میانگین آنها
عدم نیاز به ارزشگذاری(تعیین وزن) برای ورودیها و خروجیها
امکان بکارگیری ورودیها و خروجیها با واحدهای اندازهگیری متفاوت
ارائه مجموعه مرجع جهت انجام ارزیابیهای مقایسهای برای هر واحد تحت بررسی
ارائه تخمینی از تغییرات لازم در ورودیها و خروجیها جهت انتقال واحدهای ناکارا به مرز کارا
ارائه اطلاعات مفیدی از ترکیبات مختلف ورودیها و خروجیها جهت اتخاذ تصمیمات مناسب در راستای تخصیص منابع.
انعطافپذیری و برخورداری از قدرت تطبیق پذیری بالا جهت بکارگیری در مسائل مختلف
سهولت در انجام محاسبات (O’Neill et al, 2008).
ارزیابی کارایی با بکارگیری تعریف پارتو-کوپمنز از کارایی
ارائه اطلاعاتی درباره منابع و مقادیر ناکاراییها (بر خلاف نسبتها و شاخصهای مهندسی)
مقید نبودن ارزیابی نتایج به ثابت بودن سایر شرایط (برخلاف آنچه در علم اقتصاد فرض میشود)
اطلاع از میزان افزایش در کارایی به ازای هر واحد با استفاده از مقادیر متغیرهای دوگان
بیان تغییرات موردنیاز برای تنظیم بهینه تمام ورودیها و خروجیها جهت کارا شدن یک واحد ناکارا (Cooper et al, 2007)
ارزیابی عملکرد تمامی واحدها با بهترین عملکرد ممکن در آن سیستم
ارائه نتایج نسبتاً خوب در هنگام استفاده از نمونههای کوچک
برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید. |